آخه چرا شهوت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


++دل شکسته++

 

روزی پسری به دختری که باهاش دوست بوده میگه:

امروزوقت داری بیای خونمون؟

دختره میگه:مامانم نمیزاره

پسره میگه:بگومیخوام برم استخر

دختراومدخونه دوست پسرش

پسره گفت؟توکه اومدی استخرمثلابایدموهات خیس باشن.

بروتوحموم وموهاتوخیس کن.

وقتی دختره میره حمام پسره زنگ میزنه به دوستاش

پسره ودوستاش یکی یکی میرن...

این آخری که رفت دیدن خیلی دیرکرد.

نه یک ساعت نه دوساعت موندتوحموم.

رفتن توحموم یهودیدن دختره وپسره رگ دستشونوباهم زدن

ورودیوارحموم نوشته بودن:

 

 

              نامرداخواهرم بود...



نظرات شما عزیزان:

محمد محراب
ساعت20:47---29 فروردين 1392
سلام ابجی خیلی خیلی قشنگ بود برش میدارن میزارم رو وبم

sam
ساعت20:40---29 فروردين 1392
خیلی خوب بود یک جورای دلم گرفت وبت خیلی باحاله ممنون که اومده بودی سایت من منم لینکت کردم بازم دستت درد نکنه موفق باشی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,ساعت 16:22 توسط باربی جووون| |


Power By: LoxBlog.Com